واشـــامه

گــاه نوشت های یک نیمچه مجری
سکانس اول
واشـــامه

این منم. فهیمه سادات حقانی
نه این وری هستم نه آن وری من فقط یک «اصولگرای اصلاح طلب»م و حامی سرسخت ولایت
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

مجری برنامه های مناسبتی و آیینی.
پل ارتباطی بین من و شما : F.haqani@chmail.ir

***
«واشامه» به معنای روسری و مقنعه است

دسته بندی نوشته هایم

۲ مطلب با موضوع «معرفی کتاب» ثبت شده است

يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۰۳ ب.ظ

من زنده ام.

سلام:


بالاخره بعد از مدت ها فرصتی پیدا کردم تا پست جدیدی درج کنم.


و ترجیح میدهم این پست را به معرفی یک کتاب اختصاص بدهم.

کتابی که این روزها نامش را از تلویزیون زیاد شنیده اید.


«من زنده ام» کتابی است به قلم معصومه آباد. بانویی که در اوایل جنگ ایران . عراق و در حالیکه تنها هفده سال داشت به اسارت در می آید.


خواندن این کتاب را به تمامی دختران سرزمینم توصیه می کنم.

این کتاب را بخوانید به به اینکه یک بانوی ایرانی مسلمان هستید برخود ببالید.



موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۰۳
چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۵ ب.ظ

در ستایش رمان «فرشته ها هم عاشق می شوند»

اولین بار در یکی از سایت های خبری توضیحاتی درباره کتاب دیدم. چیزی که بیشتر از همه جلب توجه کرد، جلد زیبای کتاب بود که باعث شد طراحی زیبا و متفاوتش درگوشه ای از ذهنم ثبت شود.
فرصتی پیش آمد تا با همکاران برای بازدید از نمایشگاه بین المللی کتاب به تهران برویم. بخاطر فرصت بسیار اندکی که برای بازدید از نمایشگاه داشتیم تصمیم گرفتم خودم به تنهایی برای خرید کتاب بروم. دقایق پایانی نمایشگاه بود و من تند تند غرفه ها را رد می کردم تا شاید نام یک کتاب از لیست صدها کتابی که در ذهنم سپرده بودم را بیابم...
که ناگهان چشمم افتاد به جلد کتابی که برایم بسیار آشنا بود. سریع بخاطر آوردم که کجا کتاب را دیده بودم.
حسابی ذوق کرده بودم. کارت عابربانکم را در آوردم و خواستم هزینه را حساب کنم که در همان لحظه....
وای نه خدای من. برق ها را قطع کرده بودند. اشک در چشمانم حلقه زد. با خواهش و التماس از فروشندگان کتاب که دو دختر محجبه بودند خواستم تا کتاب را در اختیار من قرار بدهند و قول دادم تا فردا پول کتاب را به حسابشان واریز کنم. یکی از آن ها حسابی مردد بود اما دیگری با کمال مهربانی و خوش خلقی مبلغ به همراه شماره حسابش را بر روی تکه کاغذی نوشت و به دست من داد و خداحافظی کرد و رفت. روز بعد هزینه را پرداخت کردم اما همیشه جوانمردی و مهربانی اش درخاطرم خواهند ماند.
بگذریم .. هدف من از نوشتن این یادداشت اصلا چیز دیگری بود.
دیروز فرصتی پیش آمد تا کتاب را مطالعه کنم. هر صفحه ای را که می خواندم اشتیاقم برای تمام کردن کتاب بیشتر می شد.گمان نمی کردم رمانی در حوزه عفاف و حجاب و عشق های پاک و تفاوت نسل با این قدرت نوشته و چاپ شود. به قدری نویسنده هنرمندانه داستان رشادت ها و فداکاری های بانوان ایرانی در زمان شاه و جنگ ایران و عراق را به تصویر کشیده بود که آدم را برای مطالعه ی ادامه ی کتاب تشنه تر می کرد و نکته ی حائز اهمیت آن این بود که داستان به هیچ وجه از ریتم نمی افتاد و حوصله ی خواننده را سر نمی برد.
داستان رمان در مورد دختر دانشجویی به نام فرشته است که همراه دوستانش در جامعه ی امروزی ایران زندگی میکنند و طبیعتا با مشکلات و موانعی مواجه می شوند و فرشته در این بین سعی می کند با سلاح عفت ، حیا و حجاب به درجات معنوی و بالای کمال برسد.

این کتاب می تواند بهترین هدیه برای دختران حتی آن هایی که تمایل به خواندن رمان ندارند، پدران و مادرانشان و یا حتی مربیان تربیتی باشد.
در یکی از خبرگزاریها نوشته شده بود که شاید نتوان این کتاب را شاهکار ادبیات نام نهاد. اما من به عنوان کسی که رمان های زیادی را مطالعه کرده ام با قطعیت می گویم که این کتاب در نوع خود شاهکاری است که ذهن هر خواننده ای را درگیر می کند.

نویسنده ی توانای این کتاب نعیمه اسلاملو است که تا قبل از این تالیفات و فعالیت‌های گوناگونی در زمینه حجاب و عفاف داشته است و این رمان به گفته ی خودش اولین تجربه ی او در این حوزه است.

امیدوارم از خواندنش لذت ببرید.
 
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۳ ، ۱۷:۳۵