واشـــامه

گــاه نوشت های یک نیمچه مجری
سکانس اول
واشـــامه

این منم. فهیمه سادات حقانی
نه این وری هستم نه آن وری من فقط یک «اصولگرای اصلاح طلب»م و حامی سرسخت ولایت
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

مجری برنامه های مناسبتی و آیینی.
پل ارتباطی بین من و شما : F.haqani@chmail.ir

***
«واشامه» به معنای روسری و مقنعه است

دسته بندی نوشته هایم

۱۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

چهارشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۲۹ ب.ظ

بیت المال

بهش گفتم « توی راه که برمی گردی، یه خورده کاهو و سبزی بخر.»
گفت: « من سرم خیلی شلوغه ، می ترسم یادم بره. روی یه تیکه کاغذ هرچی می خوای بنویس، بهم بده.»
همان موقع داشت جیبش راخالی می کرد. یک دفترچه ی یاداشت و یک خودکار در آورد گذاشت زمین . برداشتمشان تا چیزهایی که می خواستم تویش بنویسم یک دفعه به من گفت« ننویسی ها! »
جا خوردم. نگاهش که کردم، به نظرم کمی عصبانی شده بود. گفتم « مگه چی شده؟ »
گفت « اون خودکاری که دستته مال بیت الماله.»
گفتم « من که نمی خوام کتاب باهاش بنویسم. دو – سه تا کلمه که بیش تر نیست.»
گفت «نه.»

((بعضی از مسئولین یادبگیرن بد نیست!! ))

شهید محمد کاوه...

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۲۹